کل نماهای صفحه

۱۳۹۰ آذر ۱۳, یکشنبه

محرم وتهاجم فرهنگی

ما ایرانیان در فرهنگی زندگی کرده ایم که بر آمده از پیشینه چند هزار ساله است که از  زمان کورش کبیربر حقیقتش مهر یقین خورد، و در طول تاریخ نیز اندیشمندان وادیبانی که بر پر باری آن فرهنگ همت گماشتند کم نبودند ویا افرادی همچون فردوسی که با سروده هایشان تعالی زبان فارسی را موجب شدند اندک نیستند وتاریخ نیز بر این امر گواهی می دهد ، البته گاهی حکایت از آماج هجمه مهاجمان دارد که  همچون ضربه شلاق بر تن نحیف درد مندی اندام میهن وفرهنگ ما را نشانه رفته اندو با اندک تحقیق وتفحصی شاهد تغییرات در این زمینه می شویم ،همانطور که نتیجه بی کفایتی حکام به کوچک شدن مرزهای جغرافیائی انجامیده ضرباتی که بر فرهنگ ما خورده نیز همچون چراغی سو سو می زند،باری  ما ملتی بودیم که به سخنان کورش وداریوش مفتخر بودیم و آنچه سایر ملل در ذهن خود ازاعمال ورفتار ما بایگانی می کردند خوبی بود وسر افرازی و هرجائی قدم می گذاشتیم سنگینی قدمهایمان لرزه بر اندامها می انداخت ولی حالا چه؟آبروئی از ما مانده؟ همه می گوئیم داریوش وکورش ولی کو وکحاست آن آئین وسنن؟کجاست مردانگی و بزرگ منشی؟فقط می گوئیم وباورمان شده همانیم که بودیم ولی افسوس آن فرهنگ کهن جای خود را داده به بی فرهنگی وخشونت ووحشی گری! عده ای احتمالا مرا تکفیر می کنند ولی آیا اگر لایق نبودیم اینچنین حکومتی بر ما چیره  می گشت؟در هر صورت حکومتی اسلامی ووحشی بر سر ما سایه افکنده وما ساکتیم، عواقب این ساکت بودن را هم باید بدهیم ومهم تر اینکه خود ما بر بی فرهنگی وخرافه پردازی ومرده پرستی پا فشاری داریم ،همین موضوع عاشورا وکشته شدن حسین ویارانش که ابتدا به افسانه ای می ماند واگر مفروض بداریم که اینچنین بوده پس از 1400سال باید اینچنین بر سر وبدن خود بکوبیم وخود را غرق در خاک وخون کنیم ؟ از دید شیعه امامی آمد ودر جنگی اگر چه کشته شد ولی اولا به بهشت رفت ودوما اینکه اسلام را زنده نگهداشت پس در هر دو صورت گریه کردن کاری عبث است ولی واقعیت چیز دیگری است ما همان قشری هستیم که دم از فرهنگ می زنیم ولی به دیدن نمایشی می نشینیم که از اساس بحث بر انگیز است و مهمل ، از آن مسخره تر که با به حرکت در آوردن هیئات وتعطیلی کشور وبا صرف هزینه های سنگین زمینه را برای چاپیدن بیشتر مردم توسط ملایان فراهم می کنیم و با نشستن بر منبر همان ملایان خون بی فرهنگی و توحش را در خون خود تزریق می کنیم به واقع نتیجه خزعبلاتی که با غم واندوه وتظلم نمائی وسیاه کاری همراه است چیست و چه فایده ای را نصیب فردای ما وفرزندان ما می کند که مثلا بدانیم حسین به دست چه کسی وچگونه کشته شد و یا فرزندانش چه کردند به راستی اگر کسی فرزندان خردسال خود را به جنگ نابرابر که نتیجه اش نابودی تمامیشان و به طرز فجیع باشد چه می گوئیم؟آیا به عقل او شک نمی کنیم؟بهتر است سر عقل آمده راه را از چاه تشخیص دهیم

۱ نظر:

  1. تفاوت ایران و اریا از ابتدا با سایر ملل متفاوت بوده است!
    شاید ملل دیگر عقل را سرلوحه کارهایشان قرار میدادند و گاه صحیح و خطا حاصلشان میشد اما ملت ایران قلب را محور انجام امورشان قرار میدادند که بر عقل هم خدایی میکند!
    آزاد اندیشی رسم دیرین ما و برتر گزینی ایین همیشگی ماست!
    ما به کوروش در کنار بزرگان پارس چون حضرت سلمان احترام میگذاریم کوروشی را که برخی ذوالقرنین قران نامیده اند!
    اما همواره تفکر حقیقی انست که خود بدان دست یافته و ابرازش کنی که این فعل همان ازادی بیان است اما اگر از دیگری که هدفی سو داشته تاثیر پذیری بذان طعمه مطلوبی برای دیکته دیکتاتوران شده ای!

    پاسخحذف