سالهاست حکومت ملایان در ایران در نوک پیکان توجهات قرار دارد از زمانی که محور شرارت لقب گرفت این ماجرا رنگ جدی گرفت وظاهرا روز به روز بیشتر به انزوا کشیده شده،از چپ وراست مستوجب تحریمهای فلج کننده شد و هر کشوری برای فشار به ملایان سرکش نظری ارائه دادند ولی از جائی که آخوند متزور فقط در فکر قدرت وجاه طلبی است نمیتواند چیز دیگری را ببیند چرا که سرمایه کشور برای تامین وتتمیع آنچه نیاز دارد کافی است و سایه تحریمها اگر چه توانسته برای مردم مفلوک هزینه های متعددجانی ومالی در بر داشته باشد ولی اثر چندانی بر ملایان نداشته ،نفت این طلای سیاهی که قرنها بلای جان ایران شده می تواند هزینه عیاشی وشب خوابگی ملایان با حماس و اسد ودیگر شورشیان را تامین کند. از طرفی دول اروپائی نیز می دانند علاوه بر تحریمها قرار دادن اسامی افراد در لیست سیاه و منعشان از ورود به اروپا تا زمانی جایگاه دارد که به سمتی از جانب رئیس جمهور مجعول بر گزیده شوند واز آن پس به بهانه تسهیل در مذاکره از لیست خط می خورند. اگر به آمریکا سرکی بزنیم می بینیم اوباما با ارسال نامه های فراوان به ظاهر دلخوش به مذاکره است و حالتی به خود گرفته که با دست پس می زند و با پا پیش می کشد ندای ملت ایران را می بیند ومی شنود ومی گوید مردم از ما نخواستندو سعی می کند با کلمات بازی کند در هر صورت در این بازار مکاره کسی که زیان می بیند مردم ایرانند وبس و می بینیم کشورهای متخاصم با ایران تنها راه دست کشیدن از فشارها را پایان دادن به انرژی اتمی می دانند واین دعوای زرگزی همان چیزی است که ملایان می خواهند تا در سایه اش حقوق حقه مردم ایران را پایمال کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر