کل نماهای صفحه

۱۳۹۰ دی ۱۰, شنبه

حکومت اسلامی ملایان تاب زنده ومرده را ندارد و ما هم که خوابیم

در کوچه پس کوچه های دنیای مجازی خبری جز مرگ وحبس وظلم وفشار از حکومت اسلامی ملایان ایران نمی یابی،حکومتی که منبر خود را بر تن ایرانیان مسخر نموده واز خون آنان ارتزاق می کند نه تاب زنده را دارد ونه مرده را چرا که هر آزاده ای که حتی کمی نور آزادی به سرش خورده باشد را به قفس  کشیده یا روح از قفس جانش می گیرد، وبه این هم راضی نیست چرا که هر مخالفی را منافق می نامند ومعتقدند خون نفاق در رگهایش جریان دارد ،حبس خانگی وکهریزکی وانواع واقسام زندانها را پر کرده اند ازوطن پرستانی که جز نفس راحت چیز دیگری نمی خواهند، دستگیری های پی در پی تا حدی که شخص را از زندگی سیر کنند وپس از مرگ نیز ول کنش نیستند ،جسدش را می دزدند ،مزارش را هم به گروگان می گیرند وحتی آزادیخواهان گذشته را هم که دهها سال پیش بدرود حیات گفته اند را هم ول کن نیستند و دامنه تسلط خود را بر هر چیز ممکن وغیر ممکنی بسط داده اند و می خواهندقفل بیشتری بر درب حبسی به نام ایران بزنندوما هم که سرگرم موضوعاتی همچون باید ها ونباید ها هستیم ،و باز هم با دیدن آنچه در گذشته بر ما گذشت بر سر دو راهی شرکت کردن ونکردن خشکمان زده وانگار فراموشمان شده آن انتخابات کذائی چه عواقبی داشت وامید وارم از خواب بیدار شویم چرا که ساعتها پیش ساعتمان زنگ زده وهنوز خوابیم.

۱۳۹۰ دی ۷, چهارشنبه

خامنه ای می گوید ایرانیان راه الهی را انتخاب کردند ولی این راه ما را به کجا کشانده ؟

32 سال پیش ایرانیان ساده دل واحساساتی فریب فرد دیوانه و بی احساس ودشمن وطنی  را خوردند که پس ازسالها بازگشت به وطن احساسش هیچ بود ،وباید همان موقع می فهمیدند لجام روزگار خود را بدست چه کسی داده اند ولی حیف وصد حیف که چرخ تقدیر قصد ایستادن نداشت وثمره اش شد رژیم سرتا پا فسادی که سایه نحسش بر همه جوانب انداخته شد ،اگر روزگاری خود را جانشینان امام غایب وخدا بر روی زمین می دانستند حالا خود را خدای زمینی  می دانند ومسیر حرکتشان را الهی ، ولی هنگامی که می بینیم حرکت الهی منجر شده سن روسپی گری به 13سال  برسد،مواد مخدر همچون نقل ونبات در دست جوانان بوده  وکودکی را می بینیم که در حال کشیدن مواد مخدر است ،مردی را شاهدیم  که دختر وهمسرش را برای تن فروشی وبه جهت تامین مخارج زندگی راهی خیابان می کند ،فساد مالی به نهایت خود رسیده ومیلیاردها تومان پول مردم در جیب ملایان و وابستگانشان است و مابقی اش در جیب اجانب  ،ودر نهایت  وطن پرستی به عملی قبیح تبدیل شده،  از بندگی چنین خدایانی پشیمان می شویم ومی گوئیم از طلا گشتن پشیمان گشته ایم نه خدا می خواهیم ونه حرکت الهی ما را به حال خودمان واگذارید .

۱۳۹۰ آذر ۲۲, سه‌شنبه

دروغ در اسلام نهادینه شده

مسلمانان از تعابیری متفاوت در برخورد با مسائل استفاده می کنند که این تعابیر نیز بسته به محل استفاده باز دستخوش تغییر می گردد البته این مسئله در ایران وشعبه شیعه در قسمتی از موضوع بر می گردد به تفاوت زبان مرجع دین اسلامی یعنی قرآن با فارسی که مجبور به ترجمه شده اند و در جملاتی معنا با اصل در تضاد است ولی آنچه در نظر من است بر می گردد به تعبیر و روایت که بیشتر در همین شعبه از رواج خاصی بر خوردار است البته سنی ها هم چون به سنت به عنوان یک اصل نگاه می کنند طبیعتا پس از گذشت سالیان دراز تغییرات بر اساس طبع راویان اثر خود را گذاشته ولی در شیعه روایت سازی وتعبیر ، به صورت اصلی غیر انکار ونهادینه شده در آمده ،اگر بخواهم مثالی را بزنم باید به دروغ مصلحتی یا خدعه اشاره کنم که به روایتی از امام اول شیعیان ربط دارد به این نحوه که از طرف گذری به طرف دیگر رفت و در جواب سربازانی که بدنبال شخصی بودند گفت من اینجا که نشسته بودم کسی را ندیدم ولی این هم کلاهی شرعی است که بر سر صحت ماجرا گذاشته وتعبیری باب طبع شنوندگان شیعه جاری ساخته اند چرا که علی شخص را دیده بود ولی در طرف دیگر که محل نمیتواند بر اصل دیدن وی اثر بگذارد زیرا او به دروغ گفته بود کسی را ندیدم ،از طرفی اگر بخواهیم اثر دروغ وی را تحلیل کنیم این موضوع مد نظر است که چون امامان علم غیب ندارند علی هم نمیدانسته آن شخص چه کرده وامکان داشته از وی عمل اشتباهی یاخطر ناکی سر زده باشد و او با دروغ به یک مجرم کمک کرده که اولا امامتش خدشه دار است و دوما باعث شده پس از وی مسلمانان با استناد به امامشان دروغ مصلحتی بگویند و دست به عمل بدی بزنند که ماهیتا بد است چرا که ما خوب گاهی بد ویا بد گاهی خوب نداریم ،دروغ حتما دروغ است وگوینده اش دروغ گو

در اسلام همه چیز هست جز خدا

اسلام آنگونه که می گویند محمد بنیانگذارش بودوپس از او توسط امامان دوازده گانه دست به دست گشت تا به حکومت ملایان در ایران رسیده علی رغم اینکه عده ای معتقدند اسلام با تلقی حاکمان ایران متفاوت است ، من اعتقادم بر این است که اسلام ناب محمدی همین حکومت اسلامی است زیرا کافر دانستن غیر مسلمانان ونابود کردنشان از بدو تولد اسلام وجود داشته وهنوز ادامه دارد وبا این تفاوت که قبلا سر میزدند وحالا به دار می آویزند البته نظر من وجه دیگری از باور وعقاید اسلامیون بویژه شیعه هاست که آنرا به دکانی دوازده طبقه تشبیه کرده ام وهر امامی را به منزله یک طبقه از این مجموعه  تعریف می کنم که  هر کدام  درطبقه ای  مشغول کسبند،عده ای امام اول را وعده دیگر دوازدهم را سرمایه قرار داده وتجارت می کنند حال این جلوه فراتر رفته و امامان در مقابل خداقرار گرفته اند،توصل جستن به امامان ،درخواست شفاوشفاعت ورفع مشکلات از آنها مسائلی است که در منطقشان به بالاترین سطح رسیده ومدعی اند کشور را امام زمان رهبری کرده و پیش می برد و اوست که رافع مشکلات است و باید رفتار  به گونه ای باشد که رضای او مد نظر قرار بگیردواز طرفی عده ای که ادعای خداوندی دارندبرای مرگ وزندگی انسانها تصمیم می گیرند و احکامی غیر انسانی همچون اعدام ،سنگسار،قطع دست وپا را ساخته وپرداخته اند وبرای رسیدن به اهداف شومشان از هر ابزاری استفاده می کنند ،اگر شکنجه ای کردند  وعملی غیر انسانی انجام دادند خوشنودی امام زمانی را که قرار است با اسب وشمشیر برای اصلاح زمین وزمان بیاید می دانند و به واسطه تعابیر خودشان از هیچ کسی وچیزی هم ترس ندارند دینی که مدعیانش سخنگوئی دیوانه همچون احمدی نژاد دارد که خود جلوه ای از اسلام ناب محمدی است وگستاخانه تمامی اصول انسانی را زیر پای گذاشته ، به راحتی دروغ می گوید ودر نهایت  خود را نماینده تام الاختیار امام زمان دانسته ،برای خود هاله ای از نور متصور است ،او وملایان در سخنانشان کلامی از خداوند نیست وانگاراصل واحد بودن خداوند را زیر سئوال برده اند ،او را فراموش کرده اند وخدائی می کنند،حال می پرسم پس آن خدائی که مهربان بود وبخشنده  کجاست؟خداوندی که تجاوز وتعرض را نکوهش می کرد وهمه را به نیکی توصیه می کرد کو؟نقش او در اداره جهان چیست؟آیا قدرتی ندارد یا راز خلقت چیز دیگری است که اسلامیون می گویند؟یا باید کسان دیگری را پرستش کنیم؟آیا خداهمان امامان دوازده گانه و وارثان آنانند  که اکنون در ایران مرکز خلافتی ساخته اند و رویای جهان شمولی دارند؟ویا  خدا در اسلام رنگ باخته و از او اثری نیست ؟

۱۳۹۰ آذر ۲۰, یکشنبه

ملایان که از اندک مشروعیتی برخوردار نیستند، نماینده مردم شده نظر می دهند

در روزنامه فارس به تاریخ 20آذر از بیانیه ای بر علیه انگلیس از سوی دانشجویان یاد شده که خود را نماینده مردم خوانده اند ودر این بیانیه نیز از اعلام شکایت بر علیه بریتاینا به خاطر دخالت در امور داخلی ایران سخن آورده اند و این به دنبال عملکرد وحشیانه عده ای است که بر خود برچسب دانشجو زدند و ضمن ریختن آبروی ایران وایرانی ، ثابت کردند از اندک فهم وشعوری بر خوردار نیستند وباید گفت ملایان آنچنان ضد ایرانی اند که حاضرند برای رسیدن به مقاصدشان از هر چیزی حتی اگر به ضرر مردم هم تمام شوداستفاده کنند.اینان مردم را در پی اعتراضات به نتیجه انتخابات خس وخاشاک خطاب کردند ومردم شدند غریبه وفریب خورده وفتنه گر ولی حالا دارای نماینده شدند ؟
مردم ایران نمایندگان وحشی وبربری همچون شما ندارند،جالب اینجاست که خود ملایان خونشان به آب رودخانه های انگلیس وصل است  وبه هر بهانه ای باید سالی یک بار به این خاک سرکی بزنند وحیاتشان را در کوچه پس کوچه های لندن احیا  کنند و هر ملائی در انگلیس دفتر نمایندگی دارد ولی برای سیاه کاری وفریب مردم بیانیه صادر می کنند ولی بدانید ایرانیان نه دانشجو ونه نماینده وحشی داشته  و هر نوع از خشونت را محکوم می کنند چرا که این نوع رفتار در هیچ جای این کره خاکی پذیرفته نیست وهر صاحب شعوری می داند رعایت ادب ورعایت  موارد  عرفی وقانونی که با عقل نیز سازگاری دارد اصل مهم در روابط با سایر دول بوده ومی تواند در  کسب وجهه مناسب بین المللی موثر واقع گردد.واین در جائی است که خود اندک مشروعیتی نزد ایرانیان نداشته داعیه نمایندگی  مردم دارندومی خواهند مردم را در جنایات ومکافاتشان شریک کنند که هوشیاری مردم را می طلبد

۱۳۹۰ آذر ۱۸, جمعه

دکان ملایان در کوچه جهالت است

هر کسب وکاری نیاز به پیش زمینه دارد و انجام دهنده آن نیازمند مواردی است، اولین قدم آشنائی یا آموزش است که بتواند مهارت لازمه را کسب کرده وموفق باشد ودومین قدم تبلیغ وآگهی در خصوص آن کار وسومین قدم جذب مشتری است اگر این موارد با هم مهیا شد تجارت موفق استارتش زده شده اگر این سبک کاسبی را به ملایان تعمیم دهیم خواهیم دید به درستی تمامی این موارد را رعایت کرده اند وبدین سبب است که بر خر مراد سوارند اول اینکه در حوزه های علمیه تن پروری ومفت خوری را آموزش دیده وفنون وسبک فعالیتشان را فرا می گیرند ،در دومین قدم که نزد آنها از اهمیت به سزائی بر خوردار است تبلیغ است که با استفاده از هر گونه ماشین تبلیغاتی در پی رواج عقاید خاصی هستند واصولا چون به اقتضای فعالیتشان به جامعه ای نادان نیازمندند با رواج افسانه ها وخرافاتی که در احساسات مردم ریشه دارد به تبلیغ می پردازند ودر این راه از گفتن هر چیزی با هر نوع وحالتی کوتاه نمی آیند از سوز وگداز تعریف کردن انواع کشته شدن امامانشان تا حرف زدن رهبر فعلیشان در بدو تولد، همه جور وهمه نوع دارند البته گاهی نیز برای سنجیدن افکار از نهایت غلوها هم دست بردار نیستند و بعضا جامعه ما نیز جواب باب میلشان نیز داده اند در جائی که با قمه فرق سرشان را شکاف می دهند وبا زنجیر تیغه دار پشت خود را به خون می کشند یا با گل سر تا پایشان را گل اندود می کنند که مثلا 1400 سال پیش شخصی با حماقت خود ودوستان وخانواده واطفال صغیرش را به لب تیغ می سپارد ،چه توقعی از اربابان زور وستم داریم ،آنها زمینه می خواهند ،آنان به دنبال کوچه ای هستند تا دکانشان را افتتاح کنند وچه کوچه ای از جهالت مردم بهتر؟ ممکن است افرادی به اعتراض لب باز کرده وهمچون همیشه بگویند اهانت به عقاید است این گونه حرف زدن ،ولی آیا اگر این عقاید ضمانتی باشد بر جهالت وحماقت افراد باز هم اعتراض وهشدار به آگاهی باز هم اهانت محسوب می شود؟ درهر صورت تا زمانی که اسیر این گونه عقاید وبرداشت وتلقی از دنیا و واقعیتها داریم باید شاهد بر پائی دکان ملایان باشیم ،ملایانی که سر تا پای ذهنشان پر شده از دروغ وریا وشهوت وقدرت و چیز دیگری در مخیله راه نمی دهند وبه امید روزبرچیدن دکانهای دینی از جمله دکان اسلام از ایران عزیز.

۱۳۹۰ آذر ۱۳, یکشنبه

محرم وتهاجم فرهنگی

ما ایرانیان در فرهنگی زندگی کرده ایم که بر آمده از پیشینه چند هزار ساله است که از  زمان کورش کبیربر حقیقتش مهر یقین خورد، و در طول تاریخ نیز اندیشمندان وادیبانی که بر پر باری آن فرهنگ همت گماشتند کم نبودند ویا افرادی همچون فردوسی که با سروده هایشان تعالی زبان فارسی را موجب شدند اندک نیستند وتاریخ نیز بر این امر گواهی می دهد ، البته گاهی حکایت از آماج هجمه مهاجمان دارد که  همچون ضربه شلاق بر تن نحیف درد مندی اندام میهن وفرهنگ ما را نشانه رفته اندو با اندک تحقیق وتفحصی شاهد تغییرات در این زمینه می شویم ،همانطور که نتیجه بی کفایتی حکام به کوچک شدن مرزهای جغرافیائی انجامیده ضرباتی که بر فرهنگ ما خورده نیز همچون چراغی سو سو می زند،باری  ما ملتی بودیم که به سخنان کورش وداریوش مفتخر بودیم و آنچه سایر ملل در ذهن خود ازاعمال ورفتار ما بایگانی می کردند خوبی بود وسر افرازی و هرجائی قدم می گذاشتیم سنگینی قدمهایمان لرزه بر اندامها می انداخت ولی حالا چه؟آبروئی از ما مانده؟ همه می گوئیم داریوش وکورش ولی کو وکحاست آن آئین وسنن؟کجاست مردانگی و بزرگ منشی؟فقط می گوئیم وباورمان شده همانیم که بودیم ولی افسوس آن فرهنگ کهن جای خود را داده به بی فرهنگی وخشونت ووحشی گری! عده ای احتمالا مرا تکفیر می کنند ولی آیا اگر لایق نبودیم اینچنین حکومتی بر ما چیره  می گشت؟در هر صورت حکومتی اسلامی ووحشی بر سر ما سایه افکنده وما ساکتیم، عواقب این ساکت بودن را هم باید بدهیم ومهم تر اینکه خود ما بر بی فرهنگی وخرافه پردازی ومرده پرستی پا فشاری داریم ،همین موضوع عاشورا وکشته شدن حسین ویارانش که ابتدا به افسانه ای می ماند واگر مفروض بداریم که اینچنین بوده پس از 1400سال باید اینچنین بر سر وبدن خود بکوبیم وخود را غرق در خاک وخون کنیم ؟ از دید شیعه امامی آمد ودر جنگی اگر چه کشته شد ولی اولا به بهشت رفت ودوما اینکه اسلام را زنده نگهداشت پس در هر دو صورت گریه کردن کاری عبث است ولی واقعیت چیز دیگری است ما همان قشری هستیم که دم از فرهنگ می زنیم ولی به دیدن نمایشی می نشینیم که از اساس بحث بر انگیز است و مهمل ، از آن مسخره تر که با به حرکت در آوردن هیئات وتعطیلی کشور وبا صرف هزینه های سنگین زمینه را برای چاپیدن بیشتر مردم توسط ملایان فراهم می کنیم و با نشستن بر منبر همان ملایان خون بی فرهنگی و توحش را در خون خود تزریق می کنیم به واقع نتیجه خزعبلاتی که با غم واندوه وتظلم نمائی وسیاه کاری همراه است چیست و چه فایده ای را نصیب فردای ما وفرزندان ما می کند که مثلا بدانیم حسین به دست چه کسی وچگونه کشته شد و یا فرزندانش چه کردند به راستی اگر کسی فرزندان خردسال خود را به جنگ نابرابر که نتیجه اش نابودی تمامیشان و به طرز فجیع باشد چه می گوئیم؟آیا به عقل او شک نمی کنیم؟بهتر است سر عقل آمده راه را از چاه تشخیص دهیم

۱۳۹۰ آذر ۱۰, پنجشنبه

خود سرهای آزاد در ایران

در ایران ترورآن هم از نوع زنجیره ای می شود می گویند عوامل خودسر،به تخریب اموال خصوصی مردم  اقدام می کنند می گویند خود سرها کردند ،مردم را در خیابان به قتل می رسانند ، می گویند خود سرها کردند،مجالس سخنرانی را بر هم می زنند می گویند خود سرها کردند، به سفارت کشورها حمله می کنند می گویند خودسرها کردند و اصولا هر اقدامی که هنجار شکن است ولی باب میل ملایان توسط خودسرها صورت می پذیرد ،وجالب اینکه دستگیری این عوامل خودسر امکان پذیر نیست اگر هم دستگیر شوند معلوم نیست چه نتیجه ای دارد ، تو گوئی عین امام زمان غیب می شوند البته بی ربط هم با آن امام وسربازان گمنامش هم نیستند چرا که اینان غیب شده وآنان گمنامند ،در هر صورت چیزی که قابل تامل است اینست که آزادی از هر نوعی است که خودسرها دارند از طرفی هیچ قوه قهریه ای هم توان  رویاروئی با  خودسران را ندارد ومضافا اینکه حکومتی که میلیونها نفر را در تجمعات مهار کرد و مدعی کنترل همه جانبه در تمام امور اند تا جائی که ظرف 24 ساعت به همت حیدر 007 متعارضین را دستگیر کرده ویا وبلاگ نویس ته دنیا را کنترل کرده به محض ورود به ایران دستگیر می کنند چرا خودسرانی را که بیخ گوششان وز وز میکنند را دستگیر نمی کنند وبه این نتیجه می رسیم که تنها قشری که در آزادی مطلق در ایران به سر می برند خودسرها هستند. و نمی دانم تا کجا مردم ایران باید هزینه خودسرها را متحمل شوند

آتش بر پا شده توسط ملایان وپیامدهای آن برای ایرانیان

کم وبیش روزانه شاهدیم در گوشه وکنار دنیا حکومت ملایان مسائل ومشکلاتی را بوجود آورده وبه طبع آن نتیجه ای جز مصیبت برای ایرانیان ندارد که به گوشه ای از آخرین آنها اشاره می کنم ،؛از یک طرف موضوع هسته ای وپا فشاری بر آن که موجب شده موج تحریمها اگر چه با هدف ضربه به هیئت حاکمه است کمر مردم را خم کند چرا که حکومت هزینه عملکردش را از مردم می گیرد و جبران تحریم ها نهایتا بر دوش آنان است از سوی دیگرکمک به دول و حکومت های دیکتاتوروآشوب گر همچون سوریه وحماس وغیره ، علی رغم فروش نفت با قیمت بالا نتوانند بر اقتصاد خراب چیره  گشته وخلاء های ناشی از آن کمک ها وحاتم بخشی ها از سفره مردم تامین می گردد،یادمان نرفته نتیجه مسئله ای همچون تسخیر سفارت آمریکا در بدو پیروزی انقلاب درایران همچون آتشی بود، که دودش کماکان بر چشم ایرانیان می رود وباعث شد میلیاردها دلار سرمایه ایران بلوکه وحیف ومیل گشته به جیب بیگانه رود از سوئی ترور ایرانیان مخالف در جای جای کره خاکی نیز این پیش 
زمینه را در اذهان بوجود آورد که ملایان حاکم بر ایران برای پیش بردن اهدافشان و از بین بردن مخالفان از هر اقدامی فروگزارنبود و ترور و کشتارهای گاه سازماندهی شده وگاها بچه گانه در مخیره آنها جایگاهی بس عظیم دارد ،فلذا اگر چه قضیه ترور سفیر سعودی بسیار ساده می نمود ولی می توان این فرضیه را به قطعیت نزدیک دانست که این هم عواقبی سنگین را در بر خواهد داشت و به مصداق مثل هر دم از این باغ دمی می رسد حمله وحشیانه به سفارت بریتانیا نیز از انواع حرکتهای انتحاری است  که یک دولت می تواند در حق خود ومردمش بکند اگر چه همانطور که در اول گفتم مردم ایران طعم تلخ این موضوع را چشیده اند ولی انگار مرتبه قبل درس نبود واز این بدتر نحوه برخورد مسئولین وکارشناسان آخوندی است که همچون نمکی  زخم را التیام که نمی دهد هیچ وخیم تر هم می کند البته ملایان همیشه به دنبال آشوب وبلوا وهمهمه بوده اند وآب را گل آلود می کنند تا ماهی بگیرند و این مسائل نیز بیشتر به مانند سیخی در دست بچه ای می ماند که در سوراخ زنبور می چرخاند وملایان نیز بدون در نظر گرفتن اندک آینده ای برای ایرانیان آن سیخک را در دست گرفته اند